به گزارش خبرنگار مهر نخستین نشست از مجموعه نشستهای «همعزم» با عنوان از روایت فتح تا روایت پیشرفت برگزار شد. بر اساس این گزارش تبیین موضوع روایتگری شهید سید مرتضی آوینی، اینکه آوینی چه چیزی را روایت کرد و با چه پشتوانهای به این نقطه رسید؟ موضوع بحث و بررسی قرار گرفت.
در این نشست حسین نقویان با موضوع روایتِ انسان انقلاب اسلامی در "روایت فتح"، امیر نجاتبخش با موضوع روایتِ انسان انقلاب اسلامی ناظر به تجربهای در میدان پیشرفت و مسعود ملکی با موضوع روایتگری در روایت پیشرفت به ایراد سخرانی پرداختند.
شهید آوینی؛ مبانی اخلاقی به انقلاب اسلامی اصالت داده است
نقویان در بخش نخست این جلسه گفت: موضوع این است که آوینی چه چیزی را روایت کرده و میکند. همین جلسه حاکی از ادامه دار بودن و اثر وجودی افکار و اعمال ایشان است. ایشان انسانی را روایت میکند که تعینی برای پیشرفت داشته است. به نظر من قبل از اینکه انسان را بشناسیم موضوع انقلاب اسلامی مهم است. خود آوینی در جلسات متعدد و متفاوت از این نوع سخن گفته و از جلوههایی که داشته به فراخور مطالبی را بیان کرده و به تصویر کشیده است.
وی با بیان اینکه آوینی میگوید انقلاب اسلامی انقلاب ارزشها است، افزود: ما جامعه انقلابی هستیم و میخواهیم به دین رجعت کنیم و این امر باعث تغییر دید ما نسبت به همه چیز شده است. انقلاب اسلامی واقعه پدیدهای بی بدیل است. همچنین واقعهای بدیعی که هیچ نظیری در دنیای جدید ندارد. انقلاب اسلامی کودتا و جنبش نیست. آوینی میگوید انقلاب برای شناخت خودش دارای ذاتیاتی است و ما از فهم انقلاب اسلامی محروم شده ایم.
نقویان با تاکید بر اینکه کسانی میتوانند مستند بسازند که موضوع را شناخته باشند، افزود: اگر کسانی موضوع را نشناسند در روایتگری آن دچار اختلال میشوند. منشأ و مبدا و مرجع انقلاب و غایت آن حکومت مدینه در صدر است. انسان در قالب انقلاب اسلامی تعریف میشود و رجعت انسان با مبانی اسلام پیوند دارد. انسان واقعی کسی است که با معیار اخلاق انقلابی و اسلامی پرورش پیدا کرده است. انسان همان فرزندانی هستند که در مسجد و نماز جمعه میبینید. اینها کسانی هستند که روایت «اشجع الناس من غلب الهواه» را زیست کرده اند. این موضوع باعث میشود که آوینی در شخصیت شناسی و روایت خطی، نفراتی را تربیت کنند که بتوانند نقش آفرین باشند.
وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی اصولاً بیرون از جریان فرهنگی عالم جدید رخ داده است، بیان کرد: مبانی اخلاقی به انقلاب اسلامی اصالت داده است. گرچه گاهی میگویند؛ انقلاب جلوتر از زمان است که این حرف اشتباه است چرا که اصول بر زمان و مکان ولایت دارند. در مستندهای آوینی افرادی که به دنبال آنها میرود آنها درگیر واکنش نشان دادن به حوادث نمیشوند. همانطور که وقتی آثار رشید بودن یک مادر در اعزام به جنگ و جبهه فرزندش را نشان میدهد؛ چیزی فراتر را مشاهده میکنید. خواه و ناخواه ماهیت وجودی این انقلاب در تضاد با دنیای جدید است و اساس انسان را با این توسعه نمیشناسد.
نقویان ادامه داد: این انقلاب اسلامی است که مقدم بر شناخت آوینی است. آوینی خودش متأثر از انقلاب اسلامی است. آوینی در صحنههای جبهههای دفاع مقدس هنر مبارزه را معرفی میکند و از صحنههای جهاد حق و باطل میگویند و حقانیت در صحنه جهاد است که شکل میگیرد.نفسانیات معیار ارزش گذاری نیست و کشته شدن و مقتول بودن دیگر معیار نیست بلکه حیات ازلی و ابدی را که اشراف بر زمان دارد اینجا مدنظر قرار میدهد.
وی افزود: آوینی انسان انقلاب اسلامی را متأثر از اسلام میداند و به این معنی قرابت ذهنی ایجاد میکند و حضرت امام را مبعوث اسلام میداند.
شهید آوینی با تکنیک به بیان مسائل روز میپردازد
در ادامه امیر نجات بخش دبیر سرای هنر و اندیشه (سُها) به خواستگاه روایت فتح پرداخت و گفت: انتقاد شهید آوینی به کارهای صدا و سیمای زمان خودش بود. به همت آوینی شیوهای که در پیش گرفته شده کسی مسئولیت دفاع مقدس را قبول نمیکند. در آنجا شهید آوینی میگوید کسی عزم و همت اینکه وارد ماجرا شود را ندارد. شهید آوینی مساله دفاع مقدس را به مثابه یکسری حیات معرفی میکند. حیاتی که در پیش آمده و وقتی هم دعوت میکند معتقد است دعوت به حیات دیگر و حضور دیگری است.
وی ادامه داد: ما میتوانیم از شهید آوینی بیاموزیم چگونه مساله را مقابل مردم بیاوریم تا آنها خودشان آن را حل کنند. در دفاع مقدس باید ببینیم روایت زبان آوینی به سمت کجاست و چه چیزی را مدنظر قرار میدهد؟ نکته دیگر این است که مساله روایت انسان در خلال مساله روایت فتح به درک و نسبت دیگری از تکنیک رسیدیم. ساختار مستندهای روایت فتح نسبت جدیدی با مسائل فکری را به ارمغان آورده است. به معنای امروز پیشرفت در تکنولوژی است. اگر یک جامعهای داریم که این جامعه میخواهد پیشرفت کند مثل کار سینماست که چگونه سینماگر تلاش میکند دوربین را میآورد و مجال خود بودن را به آدم میدهد. اگر نرم افزارهای پیشرفت را در یک کشور راه اندازی کنید شامل مدرسه، صنعت، دانشگاه میشود که همه اینها اسمش تکنیک است و اگر ما مساله مان همه اینها باشند. باید این ابزار مجال خود بودن انسانها را از خودشان نگیرند.
وی با طرح پرسشی گفت: وقتی از پیشرفت و توسعه حرف میزنیم باید بدانیم انسانها در پس این تکنولوژی از دست نروند و باید حواسمان را جمع کنیم که چه چیزی را مدنظر قرار دهیم که در عین اینکه که در این راه قرار میگیرند خودشان باشند. همان چیزی که در روایت فتح به شهید آوینی به عنوان کارگردان مجال خود بودن را میدهد. کارگردانی خود بودن کجاست؟ اینجا از تفکر تاریخی به انسانها مجال خود بودن میدهد. مسیری را شهید آوینی شروع میکند امری نیست که به یک باره شروع کند.
وی ادامه داد: جهاد سازندگی کاری است که در کارهای آوینی مشهود است. شهید آوینی که با تکنیک حرف میزند و مساله جهاد سازندگی را نشان میدهد. به نسبتی بین جهاد و بسیج و پیشرفت نگاه و فکر میکند. در همین تکنیک به بسیجی مجال خود بودن میدهد. در مساله توسعه آن چیزی که در جهاد پیش میآید به ظاهر پیشرفت است. آوینی در اینجا جهاد سازندگی را به دولت سازندگی میرساند. بر همین اساس به نسبت تکنیک و انقلاب اسلامی باید دوباره فکر کرد و به تجربه روایت فتح که نگاه کنیم فارغ از اثر مسیری که شهید آوینی انتخاب میکند بسیار راهگشاست.
سردبیر سرای هنر و اندیشه اضافه کرد: روایت فتح یک امر بسیار ممتاز است. اگر فکر کنیم کار متشابهی میتوانیم انجام دهیم اشتباه است. روایت فتح و دفاع مقدسی که شهید آوینی به آن میپردازد بسیار مورد اهمیت است. روایت فتح روضه صحنه در دفاع مقدس است. شاید این روایت را مدنظر قرار دهیم ما را در عالمی دیگر قرار میدهد.
برای ادامه تاریخ پس از جنگ ادبیاتی نساختیم
سپس مسعود ملکی فعال فرهنگی و رسانهای به بیان سخنانی پرداخت و گفت: شهید آوینی فتح را مشخصاً بیان کردند و پیشرفت هم همین است. ما تاریخ انقلاب از ۱۳۰۰ به این طرف تا پایان جنگ را صورت بندی کرده و برایش نامگذاری داریم. آن زمان را نهضت انقلاب و دفاع مقدس نامیدیم اما برای ادامه تاریخ انقلاب هیچ ادبیاتی نساختیم. این یکی از معضلات امروز ماست و همین خلأ گم شدن را حاصل میکند. از روز اول انقلاب؛ جمهوری اسلامی با تمدن غرب به جنگ پرداخت و پیشرفت هم همچنین در همه ساحتهای سیاسی و اقتصادی در جمهوری اسلامی رقم خورده است.
وی ادامه داد: بعد از پایان جنگ اساساً درگیر بازی پیشرفت هستیم. هیچ موقع نتوانستیم برای تاریخ بعد از جنگ دوره جدیدی را بسازیم. به همین دلیل است که در روایت تاریخ دفاع مقدس به انسجام و وحدت رویه برسیم ولی برای بعد از جنگ نتوانستیم از روایت یکسانی بهره مند شویم.
ملکی اضافه کرد: دورهای خط درگیری بعد از جنگ جریان انقلاب همه تلاشش این بوده که جمهوری اسلامی را در حال عقب رفت نشان دهد و زحمات اجتماعی شأن هم مثمر ثمر بوده و ژانر فلاکت در سینما جریان همین فعالیت هنری و اجتماعی است. در حالی که همین وحدت رویه برای جریان خودی اتفاق نیافتاد تا ادبیات بسازد و زمین بازی تعریف کند و سوژه تعریف نکرد. باید روایت فتح خوانش درستی باشد ولی روایت پیشرفت ذیل انقلاب تعریف درست تری خواهد بود. اچ دولتهای بعد از جنگ را چگونه میتوانیم تقسیم کنیم.؟
ملکی گفت: روایت پیشرفت فارغ از پیشرفت و بحثهای شکل دهنده با جنس باقی مشتقات حوزه روایت فرق میکند که آن را زیست بوم طرح مساله میدانیم. فارغ از اینکه خودش روایت موضوعی و سوژه ای است و پله بالاتر طرح مساله را پیدا میکند.بدون روایت پیشرفت نمیتوان پسرفت هارا حل کرد.
فعال فرهنگی و رسانه ادامه داد: پیشرفت معنای خودش و زمین و بازی ایجاد کردن در تمدن خودش را شامل میشود. ما به هر چهار معنایش نیاز داریم و دو سه معنای اولش ما را وارد بحث توسعه کند. ولی امروز نمیتوانیم از کنار این سه معنا بگذریم. شرایط امروز ما در جامعه و فضای اندیشهای و عمومی نوع مواجهه دیگری را در توسعه و پیشرفت به ما تحمیل میکند.
نظر شما